تمامی حقوق برای گروه نرم افزاری اسرز محفوظ است © 1401
همانطور که میدانید تغییر چشمگیر صنعت رسانه توسط رسانه های اجتماعی منجر به تغییر در نحوه قرار گرفتن مردم در معرض دیدگاه های خود شده است.
ازجمله موانعی که رسانه های سنتی اغلب با آن مواجه بودند،هزینههای مرتبط با توزیع محتوا در نشریات بزرگ است که عامل بازدارنده مهمی برای افرادیکه قصدداشتند پیامهای خود را در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار دهند بوده است.
اما امروزه با صنعتی شدن رسانه های چاپی فرصتی برای دستیابی به توده ها در مقیاسی بی سابقه فراهم شده است اگرچه، این همان ماشینهای نوآورانه ای است که شرکتها را قادر میسازد تا نشریات خود را به طور گسترده منتشر کنند و جمعیتشناسی طبقه کارگر را از انتشار دیدگاههایشان محدودتر کند.
در کتاب قدرت بدون مسئولیت، تاریخچه رسانه های بریتانیا توسط کوران وسیتون بررسی میشود. آنها دریافتند که نشریات حاشیهای که به مخاطبان پرولتاریا عرضه میشوند، در اواسط قرن نوزدهم کاهش شدیدی را تجربه کردند، که برای چندین دهه ادامه داشت. این را می توان به سرمایه مالی گزاف مورد نیاز برای اهرم رسانه های سنتی نسبت داد که از طریق روندهای تاریخی در مورد ارزش شرکت های روزنامه منعکس می شود. در سال 1851، یک نشریه مستقر در شهر نیویورک با عنوان سنت لوئیس دموکرات به قیمت 456000 دلار فروخته شد. در سال 1920، نشریات محلی مشابه 6 تا 18 میلیون دلار ارزش داشتند.
در نتیجه این روند، رسانههای دو قرن اخیر عمدتاً تحت تأثیر چند گروه منتخب قرار گرفتند که تنها ابزار بهرهبرداری از آن را داشتند.
این مالکیت متمرکز بر کانالهای رسانهای شاهد فقدان تنوع بود که بدلیل حیاتی بودن میتوان آن را به مطلقگرایی تشبیه کرد. در طول قرن بیستم، بسیاری از کشورها اجرای قوانینی که هدف آن کنترل مالکیت رسانه های جمعی بود،را ضروری دیدند. به عنوان مثال، استرالیا قانون خدمات پخش را در سال 1992 معرفی کرد. این موضوع کمک چندانی به کاهش این موضوع نکرد، زیرا تا سال 2011، 11 روزنامه از 12 روزنامه اصلی در استرالیا متعلق به دو نشریه بود. به نظر میرسید که حتی کشورهایی که توسط دولتهای لیبرال دموکرات اداره میشوند، از محدودیتهایی که نشریات بزرگ بر آزادی آنها تحمیل میکردند، نفوذناپذیرتر بودند.
به وضوح پیداست که کانال های دیجیتال روز به روز به طور تصاعدی محبوب تر می شوند در حالی که رسانه های سنتی رو به افول هستند.
این را میتوان با آماری که نشان میدهد کاربران در مقایسه با رسانههای سنتی، تقریباً دو برابر زمان صرف کانالهای دیجیتالی میکنند، تأیید میشود. این امر با این واقعیت که نشریات روزنامهها در دو دهه گذشته بیش از 50 درصد کاهش یافته است، نشان میدهد.
در مقاله مجله موتور جستجو توسط شلی والش با عنوان رسانه های اجتماعی چیست؟ آورده شده است کشورهایی که:
به جرات می توان گفت که رسانه های اجتماعی اکنون بخشی از زندگی روزمره ما هستند. که از طریق نسل های جوان نشان داده میشود.
مطالعه ای که بیش از 2000 والدین بریتانیایی را مورد نظرسنجی قرار دادند، نشان داد که 14 درصد از کودکان علاقه مند به دنبال کردن حرفه ای عنوان تأثیرگذار یا یوتیوبر هستند.
دلایل جذابیت رسانههای اجتماعی چیست؟
در واقع، پلتفرم های بزرگ رسانههای اجتماعی شرایط خدماتی را دارد که نشان میدهد چه چیزی برای پست کردن در پلتفرمهایشان قابل قبول است و چه چیزی قابل قبول نیست. این قوانین برای محافظت از کاربران و کاهش ریسک مسئولیت آنها تنظیم شده است. محتوایی که به طور کلی در اکثر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی ممنوع است، پستهایی است که شامل:
متمایز کننده ی 4chan از دیگر پلتفرمهای اشتراکگذاری اجتماعی دیگر این است که؛ آنها کاربران را تشویق به ارسال ناشناس میکنند. این پلتفرم همچنین به کاربران اجازه می دهد تا محتوایی را ارسال کنند که در غیر این صورت برای اکثر سایت های اصلی رسانه های اجتماعی دیگر افراطی تلقی می شود. در نتیجه، 4chan مرتباً در رسانه ها مورد انتقادشدید قرار گرفته است . محبوبیت بسیار زیاد پلتفرمهای اجتماعی رایج و تحقیر اجتماعی برای وبسایتهای متناسب با جوامع رادیکال، نشان میدهد که کاربران اینترنت عموماً محدودیت در آزادی بیان را نسبت به محتوای سانسورشده ی ذاتاً مضر راحت تر تحمل میکنند.
پیام بگذارید